دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد
دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد

سالم برگشتم

ما بچه های ۳۴ – هم دل هم قسم شدیم

جونمونو فدا کنیم – فقط برای ایران

لباس سربازی ما   -   به رنگ خاک جبهه هاست

اگه آقا نظر کنه  -  همه می ریم کرببلا

ل و، ف ل و شدیم  - شب نشده ولو شدیم

اما توی میدونه جنگ  -  مجهاهدو دلیریم (۲)

یه روز میاد که هر کدوم  - یه جایی خدمت میکنیم

اما همه فکر میکنن -  به ۷۳۴  - به ۷۳۴

 

زنده و با کلی خاطره برگشتم . این شعر یگان ما بود (البته یه ریتم خاصی داره). یگان ۷۳۴ - مرکز آموزش ۰۱ نیروی زمینی ارتش .

امروز جشن سر دوشی ما بود. ارتش از نظر نظم عالیه . نامبر وان .