دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد
دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد

یه دل میگه نشو عاشق ....

من ملک بودمو فردوس برین جایم بود............. آدم آورد در این دیر خراب آبادم

مادر عزیزم دوستت دارم. و همه روزای سال برام روز مادره

یک بوم دو هوا خستم به خدا / نمی خوامو می خوام بشم از تو جدا

رویای عزیز / تردید و گریز / بی عشق نمی تونم به خدا

سطان قلبم بی تو سرابم.....

نظرات 1 + ارسال نظر
میثم کربلائی جمعه 3 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:18 ب.ظ http://mguitar.persianblog.ir

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد